loading...
مدیران موفق
توفیقی بازدید : 1 پنجشنبه 12 دی 1392 نظرات (0)

همه ی انسانهای بالیاقت ، پیوسته در جستجوی راه هایی هستند که رشد کنند و به شخصیت خود ادامه دهند .

 

 

 

اگر تاکنون با تمام وجود وقت خود را صرف کار خود نکرده اید ، اکنون دل به کار بدهید . از همین الان شروع کنید . بگردید ببینید چرا تا به حال کار خود را دوست نداشته اید ؟ آیا امیدی به پیشرفت نیست ؟ درآمدتان کافی نیست ؟ آیا ... ریشه ی مشکل را پیدا کنید و در صدد حل آن باشید .

توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (1)

 

((یارحیم))

توصيه هاي مهم در مديريت

در اشخاص ميل به کار کردن را پديد آوريد بايد سعي کرد که مردم با رضا و رغبت و خودکارانه

به دنبال کارها بروند در حقيقت، رييس يک سازمان نبايد نقش راننده را به عهده بگيرد. بلکه

بايد به رهبري بپردازد و نه اينکه با استفاده از قدرت اداري، کارمندان را به کار وادارد که اين

تلاشي زودگذر خواهد بود. اما اگر رهبري به وجهي صحيح اعمال شود و مجريان به طيب

خاطر از او پيروي کنند، هدف مشترک و رضايت خاطر، موجب تحرک و خودکاري مي شود.

البته راه هاي مختلفي براي اين کار وجود دارند که در دنياي صنعتي به آن «فروش عقايد»

مي گويند. يعني اينکه رهبر براي عقيده خود خريدار دست و پا کند. مستمع خوبي باشيد

گفته اند: «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد»،

رهبر با انگشت گذاشتن روي نقاط ضعف يا قوت اشخاص و با توجه به شخصيت آنان مي

تواند آنها را تهييج کند که آزادانه گفت و گو کنند و سپس با کمال علاقه شنونده ي با حوصله

و علاقه مندي براي شنيدن سخنان ايشان باشد.

بايد که مديران با سکوت و حوصله گفته ها را به گوش جان بپذيرند و از اعمال قدرت و سلطه جويي در بحث خودداري کنند.

مثلا اگر هر دو با هم شروع به سخن کردند، زيردستان را بر خود مقدم بدارد. به طور خصوصي انتقاد کنيد

هرگز از کارمندان در حضور ديگران و به ويژ ه در نزد زيردستان او انتقاد نکنيد که طبعاً ايجاد مقاومت و ناراحتي مي کند.

که گفته اند: نصحيت (انتقاد) در پيش روي ديگران حکم سرزنش را دارد.

هر کسي که کاري را به پايان رسانيد بايد شخصاً پاداش کارش را بگيرد اگر مدير نتيجه کار و

تلاش زيردستان را به حساب خود بگذارد همه نوآوري ها از ميان مي رود و قبول مسئوليت

به دشواري صورت مي گيرد.

دادن اعتبار به اشخاص در ازا زحمت هايي که کشيده اند، معمولاً پاداشي است که براي

رهبري که چنين محيط سازنده اي را به وجود آورده است.

علاقمندي خود را به کار زبردستان نشان بدهيد در حقيق

ت بايد دانست که درک «بني آدم اعضاي يک پيکرند» و علاقه مندي به کار زيردستان، توجه به اصول اوليه انساني، برخورد گرم، خواندن اشخاص با اسم کوچک و با تظاهرات دوستانه،

مثل پيوستن به جمع

همکاران زير دست به هنگام صرف نهار و پرس جو کردن از طرز کاري شان و حتي تکرار

مطالبي از قبيل: «فلاني واقعاً کارت جالب است، مي بينم که با تلاشي که مي کني

خسته شده اي، چطور است فردا کمي استراحت کني؟ موجب مي شود که کارمند به خود

ببالد که کارش خيلي مهم است و راهبر سازمان با ديده اي باز و ضميري روشن در کارها

نظارت دارد و فارغ از سلامت جسم و روح زيردستان نيست.

ميل باطني خود را به صورت پيشنهاد عرضه کنيد به جاي تحکيم صريح و مستقيم،

ميل باطني خود را به صورت غيرمستقيم ظاهر کنيد مثلاً وقتي بگوييد به نظر شما بهتر

نيست که کار به اين صورت باشد؟ آن وقت مطمئن باشيد که مخاطب نه تنها متوجه منظور

شما نخواهد شد، بلكه با علاقه مندي و رغبت، آن را خواهد پذيرفت و حتي از آن حمايت

خواهد کرد.

وقتي پيشنهادي داريد و يا حتي دستوري مي دهيد، بايد مطمئن باشيد که دلايل آن را نيز

مي توانيد ابراز بداريد طبيعت آدمي اين است که هميشه دوست دارد پيش از اين كه کار را

انجام بدهد، از «چرايي» آن آگاه باشد،

بايد به صورت شفاهي يا کتبي علت را گوشزد کرد.

نظريه هاي ديگران را در طرح ها و نقشه هايتان دخالت بدهيد پيش از اينکه طرح هاي شما

اجرا شود. بهتر است که با زيردستان مشورت کنيد و با جلب نظر آنان به آنها نشان بدهيد

که آن ها هستند که نقش عمده را در اجراي طرح ها به عهده دارند، وقتي که چنين شد

طبيعتاً خود را مسئول دانسته و پيروي و يا شکست طرح ها را مربوط به خود خواهند

دانست، ضمن اينکه در اين گونه رايزني ها، چه بسا انديشه هاي نو و سودمندي که با تجلي

خود، موجب قوام و دوام طرح ها مي گردند. زيردستان را احترام کنيد همه کس و به ويژه

جوانان که تازه پاي به عرصه پرکشاکش زندگي اجتماعي گذرانده اند دوست دارند که مورد

احترام قرار بگيرند، تشکر از زيردستان و محترم شمردن غرور و شخصيت آن ها، ساده ترين

و کم هزينه ترين راه جلب مشارکت صميمانه آن ها است.

درک کردار و رفتارتان پايدار باشيد

رهبري که زيردستان را تخطئه مي کند و موجب مي شود که در لاک خود فرو رفته و از هر

نوع اظهار وجودي خودداري کنند، هرگز نمي تواند از پشتيباني زيردستان برخوردار شده و

مورد اعتماد آن ها باشد.

کارکنان از رهبراني پيروي مي کنند که رفتارشان قابل پيش بيني باشد و عکس العمل

هايشان روشن، تا قادر باشند با هر وضعيتي رو به رو شوند. تغيير مزاج و چند چهرگي،

خطر و آفت بزرگ رهبري است.

نشان بدهيد که به زيردستان اعتماد کامل داريد وقتي که زيردست حس مي کند که به او

اعتماد هست و بالا دست خود را عنصري مفيد مي داند، از لحاظ رواني براي قبول مسئوليت

آماده تر خواهد بود.

از زيردستان بخواهيد که در صورت نياز، بدون هيچ بيم و ترديدي براي

مشورت خواهي و کمک به شما مراجعه کنند. نتيجه چنين رفتاري تعلق خاطر زيردستان به

شما خواهد بود که با آزادي کامل نظرها و پيشنهادهاي خود را ابراز بداريد.

با کمال شهامتو از روي صداقت به اشتباه خود اقرار کنيد بديهي است که چنين حرکتي به

زيردستان شوق و شهامت و تقوا مي آموزد و محبت آميخته با احترامي را در دل هايشان

زنده مي دارد.

بايد به ضعيف ترين پيشنهادها هم توجه کرد ممکن است عقيده اي بسيار جالب و عالي به

نظر برسد. پذيرش چنين عقيده اي دشوار نيست، اما رهبر شايسته کسي است که به نظرهايي که حتي خنده دار هم باشند، عطف توجه کند، چون ممکن است که همين عقيده

ساده و ضعيف، وقتي که بيشتر مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد، نتيجه هاي مفيدي

در برداشته باشد. از ناراحتي و چهره هاي درهم و اخم آلود زيردستان ناراحت نشويد چون

حتي در بهترين شرايط کار و بهترين نوع رهبري هم، گاهي انسان ها گرفته به نظر مي

رسند. بايد رهبران بکوشند که در ريشه اين ناراحتي ها را کشف کرده و از ميانشان بردارند

نه اينکه در مقام رويارويي و مقابله به مثل برآيند.

در فرصت هاي مناسب به زيردستان نشان

دهيد که کارشان بسيار مهم است و در بقا و کارايي سازمان، نقش عمده اي دارند به

زيردستان اجازه و فرصت دهيد تا در تصميم گيري ها مشارکت جسته و سهمي داشته

باشند چون احساس خواهند کرد که در سازمان، نقش و اهميتي دارند که بدون مشارکت

ايشان هرگز چنين تصميم مهمي گرفته نمي شود. در نتيجه انگيزه و پشتيباني از تصميم

گرفته شده به وجود مي آيد.

 

 

التماس دعا

توفیقی بازدید : 1 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 

((یارحمن))

مدیریت موفق و موثر:

مدیریت موفق :

به مدیریتی گویند که از 20 تا 30 درصد توانمندی های کارکنان خودش استفاده میکند و مدیر

موثر از 80 تا 90 درصد آن،

مدیر موثر :

مدیریتی است که مستلزم داشتن توانمندی های فنی، انسانی ، ادراکی و توان حل

مسئله است . هرمدیر تحت تاثیر انگیزه های گوناگون فعالیت میکند، بدیهی است که نحوه

ی ارائه پاداش بر نگرش و انگیزش مدیر موثر است. میزان تطابق توانمندی های افراد با شغل

انتخابی آن ها و میزان همکاری کارکنان و مافوق ها ،در موفقیت آن ها بسیلر موثر است. و

از طرفی قدرت به دو سته تقسیم می شود

1. قدرت فردی: از صلاحیت و مهارت های فردی و...

 2-قدرت مقام :ناشی از مقام و مرتبه افراد در سازمان است و این قدرت بستگی به رابطه

ی فرد با مافوق خود دارد، یعنی در صورت داشتن رابطه مطلوب با مافوق ، مدیر می تواند –

هم اختیارات خود را استفاده کند و برعکس و به همین خاطر است که گفته می شود که

قدرت مقام فراتر از رتبه و منصب سازمانی است. از طرفی اثر امداد های غیبی نیز در اینجا

بسیار مهم است. میزان تطابق تواناییها،نگرش ها و انگیزه های افراد با شغل آنها=عوامل

تعیین کننده موفقیت یک مدیر میزان موفقیت مدیر=فرصت ها ومحدودیت های پیش بینی

نشده+نحوه ارزیابی مقام های مافوق سازمان نکته!بزرگ و کوچکی سازمان از طریق تعداد

کارکنان ،میزان فروش سالیانه ،مبلغ سهام مالک و جمع داریی های سازمان سلامت

اقتصادی هر کشور به میزان مطلوبیت سازمان ها و واحدهای اقتصادی کوچک در آن بستگی

دارد.

التماس دعا

توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

((یاقادر))

اصول مدیریت دولتی

مقدمه

ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روزافزون انها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری

است . وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص

هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود .بدیهی است هر سازمان

اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت

است . یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب

اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا

انجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و اسایش را به بوجود اورد

به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج ان است نه شیوه انجام ان عمل. تعریف مدیریت

مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی

بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر

اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد. واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره

مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟

بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید

آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را

که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به

عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .» نظریه نقشهای مدیریتی جدیدترین

نظریه مدیریت نظریه نقشهای مدیری است اساس این نظریه این است که آنچه را مدیر انجام

میدهد باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیتها یا نقشهای مدیری را معین کرد .

آدیزس (adizes ) با مطالعه مدیریت برای اداره موثرهر سازمان چهارنقش « مدیر تولید ـ

اجرای ـ ابداعی و ترکیبی » را لازم میداند هر یک از این نقشهای مدیری با یکی از خرده

سیستم و یک سیستم اجتماعی ارتباط دارد . زیرا هر نوع سازمانی خواه بازرگانی،صنعتی

یا اداری یک سیستم اجتماعی است و بیشتر خرده سیستم های اجتماعی مرکب از خرده

سیستم های به هم پیوسته زیادی هستند . که شامل خرده سیستم های انسانی ،

اجتماعی ، اداری ، ساختاری ، اطلاعاتی ، تصمیم گیری و تکنولوژی اقتصادی است .

ادریزس این چنین استدلال می کند که به طور کامل هر چهار نقش را ایفا کنند و هیچ گونه

سبک مدیری غلط نداشته باشند اندکند زیرا چنین مدیری باید تکنسینی عالی ، رئیس

،مبتکر و نیز ترکیب کننده باشد. هر مدیری با توجه به نوع کار سطح سازمان و شرایط

محیطی به درجاتی از مهارتها ی مدیری نیاز دارد . مدیریت به شکل یک هرم است که در

پایین ان عالی ،در وسط میانی ، در بالا عملیاتی ؛مدیران عملیاتی ،این مدیران سرشان

بسیارشلوغ است و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کارشان می شود . و اغلب مجبورند

برای نظارت در رفت وامد باشند و برای پرسنل خود ماموریتهای کاری خاص تعیین کنند وبا

برنامه عملیاتی تفصیلی کوتاه مدت طرح ریزی کنند. مدیران میانی؛ انها به طور مستقیم به

مدیریت رده بالا گزارش میدهند کارشان مدیریت بر سرپرستا ن است و نقش حلقه واسطی

را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند بیشتر وقتها به تحلیل دادهها ،اماده

کردن اطلاعات برای تصمیم گیری تبدیل تصمیمهای مدیریت عالی به پروژههای معیین برای

سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی است . مدیریت عالی ؛ مدیری که در

نقشهای عملیاتی و میانی موفق بوده و عملکرد کلی واحدهای عمده را ارزیابی می کنند و

درباره موضوعات و مسائل کلی با مدیران سطح پایین به تبادل نظر می نشینند و بیشتر

وقتشان را با همکاران یا افراد خارج از سازمان واندک زمانی را با افراد زیردست می گذرانند

. هرمدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانایهای ذهنی برای ایجاد

یک فکر یا مفهوم جدید تداوم حیات سازمانها به باسازی انها بستگی دارد؛ باسازی سازمانها

از طریق هماهنگ کردن اهداف یاـ وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای حصول این اهداف

انجام می شود . ماکسیم گورکی می گوید :اگر کار تفریح باشد زندگی لذتبخش است و اگر

وظیفه باشد زندگی بردگی است . خلاقیت مدیران هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد

خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . تداوم حیات

سازمان ها به باسازی آنها بستگی دارد باسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف

با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود . چه کسی

خلاقیت و نوآوری می کند ؟ هر انسان مدیر یا غیرمدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است

بنابرین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیراآنچه که محکمتر از وجود

استعداد خلاقیت است جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است که در صورت آزاد سازی

ذهن از پیش فرض ها و الگو های زنجیرهای ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به

کارگیری فکر های نو در عمل را می توان دو برابر افزایش داد. مدیریت موفق و مؤثر مدیریت

موفق و مؤثر عبارت است ؛ از کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن . « ویلیام جمیز»

با تحقیقی که درباره انگیزش انجام داد ، به این نتیجه رسید که کارکنان ساعتی ، تقریباً با

میزان کاری در حدود20الی 30 درصد توانایی یشان می توانستند شغل خود را حفظ کنند و

اخراج نشوند؛ این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان، انگیزش بیشتری داشته باشند

تفریباً با 80 الی 90 درصد توانای خود، کارمی کنند . مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را

با استفاده از امکانات مدیری مانند : توبیخ ، کسر حقوق و .... فراهم سازد ؛ مدیر موفق

نامیده می شود ولی مدیر مؤثر کسی است که بتواند 80الی 90درصد توانای های افراد را به

کار گیرد .

چگونه می توان مدیرموفق ومؤثری بود ؟

برای موفق و مؤثر بودن ، توانای های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است . مدیر مؤثر نیاز به

توانای های فنی ، انسانی ادراکی ، طراحی و حل مسائل دارد . یک مدیر موفق ، نگرش و

انگیزه های معینی دارد. پاداش های سازمانی (اضافه حقوق ، ارتقاء و ...) و جو سازمانی بر

انگیزه و انگیزش وی اثر دارد . یکی دیگر از موفقیت ، رویدادهای پیش بینی نشده وامدادهای

غیبی است ؛ زیرا همیشه توانای های افراد نیست که برای ایشان موفقیت می اورد .

بررسی میزان موفقیت و مؤثر بودن هر مدیر بر اساس دیدگاه و معیارهای سازمانی صورت

می گیرد . برنامه ریزی هنگامی که آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی

در زندگی خویش پی برد، آن را در نظام های اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و

رهبری ، مورد توجه قرار داد و امروز می بینیم که ساختار وجودی سازمان ها پیچیده گشته

اند ، که بدون برنامه ریزی های دقیق نمی توانند به حیات خود تداوم بخشند. تعریف برنامه

ریزی برای دست یافتن به هدف مورد نظر ، باید قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار،

تلاش ذهنی یا برنامه ریزی کافی صورت بگیرد.« برنامه ریزی شالودۀ مدیریت را تشکیل می

دهد ». فلسفۀ و ضرورت برنامه ریزی فلسفۀبرنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی که

متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه ، تفکر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می

باشد ، بخش انفلاک ناپذیر مدیریت است؛ فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز

به برنامه ریزی دارند ، بنابراین ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جز ئیترین اهداف یک

واقعیت انکار ناپذیر است . نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشأت گرفته است .« همۀ

نهادها در محیطی متحول فعالیت می کنند». سازماندهی انسان ذاتاً کنجکاو است با حواس

پنجگانۀ خود به جستجو در دنیای اطرافش پرذاخته تلاش می کند تا مشاهداتش را در قالب

های منسجم نظم بخشد . انسان امروزی نه تنها نیمی از روزش را به همکاری در تلاش

های گروهی می گذراند بلکه نیم دیگر را به تماشای تلویزیون ، خواندن روزنامه و کتاب یا به

مجامع عمومی برای سرگرمی سپری می کنند که همگی حاصل تلاش گروهی انسانها در

واحدهای سازمانی است . نظریه پردازان سازمان از حوزه های گوناگون نظیر : مدیریت ،

روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، مهندسی ،

مدیریت بیمارستانی و ... پدید آمده اند و هر یک چیزی براین موضوع افزوده اند . تعریف

سازماندهی سازماندهی ، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد وگروه های

کاری و هماهنگی میان آنان ، به منظور کسب اهداف صورت می گیرد . انواع مختلف

سازماندهی روش های بسیار متفاوتی برای دسته بندی سازمان ها هست ؛ سازمان

رسمی و سازمان غیر رسمی سازمان رسمی وغیر رسمی :سازمان رسمی را مسؤلین

به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل ، حدود وظایف و اختیارات

و چگونگی انجام آن مشخص می شود . ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا

سازمان آن گونه که پیش بینی عمل نمی کند ؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت

واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان را به طور واقعی نشان می دهد . بعد از انکه

ساختار رسمی ایجاد می شود ، سازمان غیر به طور طبعیی در چارچوب آن پدیدار میگردد؛

سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی تعدیل ، تحکیم یا

گسترش می دهد . تعریف سازمان رسمی در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به

طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند . تغیرات

بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود . تعریف سازمان غیر

رسمی دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می

دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد . برنامه ریزی فرایندی است که به موجب آن

شما آینده خود را دائماً می سازید « روجرفریتز»

 

التماس دعا

توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 

((یا قهار))

مهارت‌های یک مدیریت موفق

مهارت‌های یک مدیریت موفق آداب مذاكره حضوری * تعیین وقت مذاكره: دنیای اقتصاد:

هیچ‌وقت بدون اطلاع و آمادگی قبلی با كسی مذاكره نكنید و هیچ كسی را نیز در چنین

موقعیتی قرار ندهید. * تعیین افراد مذاكره‌كننده: قبل از مذاكره بدانید كه با چه كسانی و با

چه سمتی مذاكره دارید تا شما نیز بتوانید پیش‌بینی‌های لازم، برای همراهی همكاران لازم

برای مذاكره را داشته باشید. * تاییدیه زمان ملاقات: حداقل 24 ساعت قبل از شروع

مذاكره، مجددا برای برگزاری مذاكره تاییدیه بگیرید. * زمان حضور در قرار ملاقات: بهتر آن

است كه حدود 10 دقیقه قبل از شروع مذاكره، در محل مذاكره حضور پیدا كنیم. اگر خیلی

زود به محل قرار رسیدیم، بهتر آن است كه در محلی كه دیده نشویم، وقت‌گذرانی كنیم. *

همراه داشتن برخی لوازم ضروری: یك مذاكره‌كننده حرفه‌ای برخی لوازم ضروری را همیشه

همراه خود دارد تا در صورت وقوع اتفاقات پیش‌بینی نشده، بتواند با آن مقابله كند. * رعایت

تناسب درَ پوشش: نوع پوشش با توجه به نوع مخاطب تعیین می‌شود، البته كلیاتی وجود

دارد كه در مورد همه محیط‌ها صادق است كه به شرح زیر است:

1 - نوع پوشش باید رسمی باشد.

2 - در مذاكرات مختلف از رنگ‌های مختلف استفاده كنید. هیچ‌وقت چند جلسه مذاكره را با یك رنگ ثابت برگزار نكنید.

3 - در ملاقات با شركت‌های دولتی، مراقب استفاده از پوشش‌های مخصوص كشورهای

خارجی همانند كراوات یا پیراهن آستین‌كوتاه باشید، این مطلب را به یاد داشته باشید كه

همیشه فرهنگ و عرف مقدم بر استاندارد است.

4 - هنگامی كه مثلا وظیفه فروش به یك قشر آسیب‌پذیر جامعه را بر عهده دارید، از

پوشیدن لباس‌های گرا‌ن‌قیمت كه شبهه اعمال پرستیژ یا فخرفروشی را داشته باشد،

خودداری كنید.

5 - در هر نوع مذاكراتی، استفاده از لباس‌های اسپرت نظیر شلوار لی، تی‌شرت،

كفش‌های ورزشی و ... فاجعه است!

6 - استفاده از خودكار و همراه داشتن یكدفترچه یادداشت كوچك.

7 - اتومبیل؛ نوع اتومبیل نیز ارتباط كامل با هدف جلسه دارد كه باید به آن توجه شود. نحوه

ورود به اتاق: اگر با كسی از قبل قرار ملاقات دارید و نوبت داخل شدن شما فرا رسیده

است، با ضربه زدن به در وارد اتاق شوید و به باز و بسته بودن در دقت نكنید. * مكان

نشستن در اتاق: محل نشستن در اتاق باید رو به روی طرف مقابل، با رعایت فاصله رسمی

باشد. یك مذاكره‌كننده حرفه‌ای نه بالاتر قرار می‌گیرد نه پایین‌تر و از نشستن در جایی كه

موقعیت وی را پایین می‌آورد خودداری می‌كند. * نحوه دست دادن: دست دادن صحیح یكی

از مهم‌ترین روش‌های ایجاد ارتباط اولیه با طرف مقابل است. دست دادن نباید نه شل باشد

كه حاكی از بی‌علاقگی و بی‌ارادگی است و نباید آنقدر محكم و سفت باشد كه ایجاد درد

كند. * دادن كارت ویزیت: از مواردی كه قبل از مذاكرات باید به آن توجه شود داشتن كارت

ویزیت است. امروزه طفره رفتن از ارائه كارت ویزیت به دلایلی همچون آماده نبودن كارت،

تمام شدن كارت، فراموشی و غیره از دلایل سوخته به شمار می‌آید و شایسته نیست فرد

مذاكره‌كننده كارت ویزیت نداشته باشد. *

قوانین استفاده از تلفن همراه:

1- كسی كه در حال حاضر با او هستید مقدم است؛‌ ‌بنابراین هنگام برقراری ارتباط با تلفن

همراه به شخص پشت خط اعلام كنید بعدا با وی تماس می‌گیرید و بلافاصله تلفن را قطع

كنید.

2 - در هنگام حضور در جلسات رسمی یا تجاری، تلفن همراه خود را حتما خاموش كنید.

3 - از دریافت یا خواندن و توجه كردن به پیام‌های كوتاه در حین مذاكره خودداری كنید.

4 - زمان مناسبی را برای زنگ زدن انتخاب كنید. مثلا از زمان تنفس استفاده كنید.

5 - مكان خصوصی یا نسبتا خلوتی را برای صحبت كردن انتخاب كنید.

6 - با تن صدای متعادل حرف بزنید و از حرف زدن با صدای بلند به شدت خودداری كنید. *

امكان استفاده از تسهیلات ارتباطی در محل مذاكره:

در هنگامی كه مذاكره در محل شما انجام می‌شود باید امكان برقراری ارتباط میهمانان با

شركت خودشان شامل تلفن، فكس، پست الكترونیكی و غیره وجود داشته باشد. *ضبط

مذاكرات ضبط مذاكرات اصلا معمول نیست، بنابراین از گذاشتن وسائلی كه شائبه ضبط

كردن سخنان را دارند شامل موبایل، كیف و غیره روی میز خودداری كنید. *نصب ساعت: در

سالن مذاكره حتما باید ساعت وجود داشته باشد تا بتوان گذران وقت را كنترل كرد.

*پذیرایی: به عنوان قاعده كلی باید پذیرفت كه میز مذاكره میز پذیرایی نیست، بنابراین در

صورت طولانی شدن مذاكرات سعی كنید هرگونه پذیرایی منحصرا در ساعت تنفس اتفاق

بیفتد  در هنگام پذیرایی باید قواعد زیر را رعایت كرد:

1 - قبل از شروع مذاكره گرسنه تا تشنه نباشید.

2- در صورتی كه در انتخاب نوع خوراكی حق انتخاب داشته باشید آن نوع را انتخاب كنید كه از پرستیژ بیشتری برخوردار باشد.

3- از خوردن خوراكی‌هایی كه مصرف آنها سخت است یا در هنگام خوردن احتمال كثیف شدن پیراهن یا لباس شما وجود دارد، خودداری كنید.

4- در هنگام نوشیدن یا خوردن، مراقب صدای دهان خود باشید.

5- اگر به وقت ناهار نزدیك شدید، به هیچ وجه سنگین غذا نخورید.

6- در هنگام استفاده از كارد، چنگال، یا قاشق، پس از تمام شدن غذا یا خوراك، این وسایل را با دهان پاك نكنید.

7- تا انتهای خوراكی را میل نكنید.

8- در حین مذاكرات استفاده از سیگار به كلی ممنوع است.

*استفاده از دستور جلسه:

در مذاكرات حتما سعی كنید دستور جلسه داشته باشید و قبل از شروع مذاكره، آن را

برای طرف مقابل نیز مطرح كنید تا در مورد موضوع جلسه توافق به عمل آمده باشد.

داشتن دستورجلسه چند فایده دارد كه می‌توان به آنها اشاره كرد:

الف: احتمال بروز موارد غافلگیر كننده را در جریان مذاكره كاهش می‌دهد.

ب: اطلاعات مربوط به فهرست خواسته‌های طرف مقابل را در اختیارتان می‌گذارد.

ج: از پراكنده شدن مطالب و از هر دری سخن گفتن جلوگیری می‌شود.

د: امكان رسیدن به نتیجه و استفاده بهینه از وقت را افزایش می‌دهد.

تنظیم كردن صورت جلسه پس از مذاكرات فواید زیادی دارد، شامل:

1 - در جلسات آینده مانع از بحث روی مواردی می‌شود كه قبلا توافق شده‌اند.

2 - تعهد طرفین را به اجرای بندهای توافق شده بیشتر می‌كند. اصولا كسانی كه حاضر

هستند پای برگه‌ای را امضا كنند، به‌طور طبیعی احساس مسوولیت بیشتری را در خود

حس خواهند كرد.

3 - چون امكان دارد در حین مذاكره روی مباحث مختلفی بحث شود با تنظیم صورت جلسه

روی نكات كلیدی مذاكره توافق همگانی انجام می‌گیرد.

 

 

 

 

التماس دعا

توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 

((یا خالق))

 

نکات مهم برای مدیریت کاری و شخصی

-آگاه شوید که دیگران از شما چه انتظارهایی دارند -

آینده هرگز اتفاق نمی افتد بلکه ساخته می شود -

ارزیابی را با توجه به هدف ها انجام دهید -

از اشتباه کردن نهراسید ، اما اشتباه را دوباره تکرار نکنید -

از اشتباه های خودتان و یا دیگران و نحوه اصلاح آنَها و چگونگی آموختن در آنها بطور صریح و

صادقانه یاد کنید -

از پشت میز کار فقط به کار بنگرید -

از شکست ، هراسی به دل راه ندهید ، زیرا شکست آغاز پیروزی است . -

از هیچ همه چیز بسازید -

اشتباه های هوشمندانه قسمتی از هزینه های پیشرفت هستند -

اطمینان حاصل کنید که محیط کاری شما لذت بخش است و افراد در آن احساس ناراحتی نمی کنند

-افکار بزرگ در ذهن بپرورانید

-امروز زمان شروع همه کارهایی است که درگذشته وعده انجامش را به خود می دادید -

 

اندیشه های مثبت خود را غنی تر کنید -

انعطاف پذیری یعنی قدرت

 

 

التماس دعا

 

 

 


توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

َ((یاقادر))

غلامرضا توفیقی

نکاتی درمورد مدیریت زمان

بي ترديد با ارزش ترين منبع در اختيار هر انسانی همواره زمان است و به نظر مي رسد که ا

هميت اين منبع، روز به روز بيشتر و بيشتر مي شود. تغييرات پي در پي محيط کسب و کار

در سطح خرد و کلان، با حضور پديده هاي جهاني سازي (تقاضاي بزرگي براي وقت و زمان را

بوجود آورده است. از سوی ديگر جهت گيري در قبال اين تحولات، نيازمند کسب دانش و

اطلاعات مناسب است. هرچه میزان مدير از مسائل روز بيشتر باشد، احتمال بهره گيري از

فرصت هاي دنياي کسب و کار نيز بيشتر خواهد بود. به راستي چه بايد کرد؟ از سويي نياز

ما امروز به استفاده از ابزارهاي آموزشي و تحصيل دانش در حوزه هاي مختلف کسب و کار

پيوسته بيشتر مي شود و از طرف ديگر؛ زمان در اختيارمان روز به روز محدودتر مي گردد.

مردم حتي در روزهاي تعطيل نيز نمي توانند کار را فراموش کرده و آن را کنار بگذارند.

تکنولوژي باعث گرديده است تا در هر نقطه در دسترس باشيم. آيا فشار، براي موفقيت در

کسب و کار، اين الزام را بوجود مي آورد يا اعتقاد به اين که وجود ما براي انجام کار حتماً لازم

است؟ واقعيت اين است که سخت کار کردن نه تنها متضمن موفقيت نيست، بلکه مي تواند

بطور معکوس موجب پيدايش استرس گردد و در نتيجه احتمال حوادث غير مترقبه را افزايش

دهد. پس مشکل کجاست و اين سردرگمي از کجا نشأت مي گيرد؟ چرا زمان به يک مشکل

تبديل شده است؟ براي آن که بتوانيد زمان تان را بهتر مديريت کنيد بايد از (مديريت) خودتان

شروع کنيد. درک تفاوت بين کارايي و اثربخشي، هسته مرکزي، مديريت زمان را تشکيل

مي دهد. کارايي، یعنی انجام درست کارها اثربخشي، یعنی انجام کار درست بسياري از

اوقات، ما بجاي تمرکز بر اثربخشي- يا به عبارت ديگر، انجام کار درست- زمان زيادي را به

درست انجام دادن کار اختصاص مي دهيم. آيا شما نيز تعلل مي کنيد؟ بسياري از ما عادت

کرده ايم تا کارها را به تأخير بيندازيم، برخي بيشتر و برخي کمتر. براي مثال آيا شما در

موارد زير تعلل مي کنيد: وظايف روتين کسالت باري که اکنون به کارهاي عادي و روزمره

تبديل شده اند و ديگر چالش تلقي نمي شوند؟ تلفن هاي مشکل و يا تصميمات دشواري

که بايد گرفته شود؟ کارها و يا پروژه هاي جديدي که نمي دانيد آنها را از کجا شروع کنيد؟

افرادي که زندگي را بر شما دشوار ساخته اند؟ ضمن اين که گاهي اوقات به تأخير انداختن

برخي کارها موجب بروز خسارت مي گردد، مي دانيد که در نهايت نمي توانيد از زير بار آن

شانه خالي کنيد و دير يا زود بايد آنها را به انجام برسانيد. اگر ميزان انرژي، زمان و فکر

خلاقي که صرف به تأخير انداختن کارها مي کنيد را محاسبه نماييد، متعجب خواهيد شد.

تصور کنيد اگر و تنها اگر آن انرژي صرف انجام کار و نه اجتناب از آن مي گرديد، زندگي شما

تا چه اندازه آسانتر مي شد! خطر واقعي آنجا نهفته است که ما هرگز به انجام کارهايي که

در زندگي کاري و از آن مهمتر در زندگي شخصي ما واقعاً اهميت دارد، مبادرت نمی کنیم و

تنها به صحبت اکتفا می نماییم و در نهايت، زمان بسيار زيادي را در اين فرآيند به هدر دهيم.

هرچه کارها را بيشتر به تعويق بياندازيد، مقاومت بيشتري نسبت به وظيفه مزبور در خود

بوجود خواهيد آورد و نقطه شروع کار براي شما دشوارتر خواهد بود. سعي كنيد نكات زير را

همواره رعايت كنيد: اولويت بندي: کارهاي مهم و فوري، فوري و مهم! توجه خود را به

فعاليت هايي با نرخ بازده بالا معطوف کنيد. دفتر يادداشت روزانه را از قلم نياندازيد. گاهي

اوقات، افرادي که به آنها تکيه کرده ايم، پشت ما را خالي مي کنند. گاه نحوه استفاده از

زمان در اختيار ما توسط ديگران ديکته مي شود، براي مثال، مشتريان که براي تقاضاي خود

به ما پیام می دهند.هيچ گاه زمان لازم براي انجام کارها را دست کم نگيريد (تخمين نزنيد).

همواره سعي کنيد تا زماني را براي موارد اقتضا در نظر بگيريد. بيش از اندازه روي برنامه

تکيه نکنيد زيرا همواره امکان تغيير در شرايط وجود دارد. اگر برنامه ريزي هم نکنيد در واقع

براي شکست خود برنامه ريزي نموده ايد. برنامه هاي بزرگ تر را به وظايف کوچک تر تبديل

کنيد. روي انجام کارهاي لازم براي بهبود بهره وري خود تمرکز کنيد. با انجام يک سري

فعاليت هاي کوچک تر، حسي از انجام کار و تحصيل نتايج در شما بوجود بيايد. طمينان

حاصل کنيد که تمام ابزار مورد نيازتان در نزديکي و کنار شماست. در مورد اطلاعات،

مستندات و نوشت افزار مورد نيازتان فکر کنيد. در صورت بي توجهي به اين نکات، ممکن

است مقدار قابل توجهي از وقت شما در هفته (حدود 4 ساعت)، صرف جستجو براي

وسايل مورد نياز گردد. به جاي نشستن خود بي توجهي نکنيد. اشکال وجود ستون هاي

کاغذ (روي ميز) آن است که مغز، بصورت آگاهانه تنها مي تواند در يک لحظه به روي يک گروه

اطلاعات تمرکز داشته باشد. هر چقدر برگه هاي روي ميز شما بيشتر باشد، بيشتر ترغيب

مي شويد تا آن ها را برداشته و بر آن ها نگاهي بياندازيد. براساس يک برآورد، افرادي که ميز

کار شلوغ و نامرتبي دارند، روزانه حدود 45 دقيقه از زمان خود را صرف جستجو براي برگه ها

و مستندات گم شده خود مي کنند. در مقابل وسوسه نيمه تمام گذاشتن کارتان به روي

ميز مقاومت کنيد. وقتي که شما برگه هاي کاغذ دريافت مي کنيد، آن ها را بخوانيد و

تصميم بگيريد که مي خواهيد با آن چه کاري انجام دهيد. از تکنيک GUTS استفاده کنيد: آن

را بدون توجه، به ديگران بدهيد (Give it away). آن را بکار بگيريد (Use it). آن را دور بياندازيد

(hrow it away). آن را (به ديگري) ارجاع دهيد (Send it). در نزديکي خود يک سطل آشغال

داشته باشيد. هرگاه شک داشتيد، آن را دور بياندازيد! از رسيدن نامه هاي ناخواسته

ممانعت کنيد. اطلاعات مورد نيازي مانند (نام ها، آدرس ها، شماره تلفن ها و ...) که همواره

لازم است آنها را کنار دست خود داشته باشيد. براي مواردي که قرار است بطور بلندمدت

مسکوت گذاشته شوند و يا لازم است بعداً پيگيري گردد، يک پرونده يادآوري ايجاد نماييد،

پرونده ها را بگونه اي جدا کنيد که هر روز ماه در آن مشخص شده باشد و پشت سر آن 11

پوشة ديگر براي ماههاي آتي قرار گيرد. اطمينان حاصل کنيد که پرونده ها بر چسب خوانا و

مرتب داشته باشند. يک برگه فهرست (با يک رنگ متفاوت) درون پرونده قرار دهيد. اين کار،

به شما کمک خواهد کرد تا به سرعت از محتواي آن اطلاع يافته و در زمان خود صرفه جويي

کنيد. کار بايگاني خود را به هنگامي موکول کنيد که در پائين ترين سطح انرژي خود هستيد.

شماره تلفن هاي مهم را هميشه همراه خود داشته باشيد. شماره کارت هاي اعتباري را

در يک جاي مطمئن يادداشت کنيد. از کليه تجهيزاتي که ممکن است به همراه داشته

باشيد، بخوبي محافظت و نگهداري کنيد.

 

 

 

التماس دعا


توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 

((یاوهاب))

یازده نکته در مدیریت زمان

(غلامرضا توفیقی)

 چکیده: آیا نیاز دارید که زمان خودتان را بیشتر برنامه ریزی کنید ؟

آیا می خواهید بیشتر و بهتر وکاراتر از قبل عمل کنید؟

آیا وقت زیادی را برای انجام کار کم هدرمی دهید؟

آیا وقت زیادی برای کاری می گذارید اما آن را نمی توانید تمام کنید ؟

اینها و صدها سوالات مشابه دیگری وجود دارند که شاید در ذهن شما باشد . ما در این

مقاله برآنیم تا 11 مورد ازمهمترین نکات مهم را که در مدیریت زمان مطرح است را برایتان

بیان کنیم. نکات زیادی در این مورد گفته شده است .اما ویژگی خاصی که این مقاله نسبت

به دیگر مقاله ها دارد زود بازده بودن آن است و اینکه در مدت زمان اندک نتیجه فوق العاده

بگیرید. مقدمه: توانایی مدیریت زمان بیشتر قابل توجه افرادی هست که در چند شرکت

تجاری کوچک مشغول به فعالیت هستند و می خواهند از حد اکثر زمان ممکن استفاده

کنند. ما در این مقاله قصد برآن داریم که 11 نکته از نکات مهم و عملی مدیریت زمان را

برایتان بیان کنیم تا با استفاده از این نکات بتوانید زمان خود را به بهترین وجه مدیریت کنید و

حد اکثر استفاده را از زمان موجود ببرید .

نکات کاربردی مدیریت زمان عبارتند از:

1)بدانید که مدیریت زمان یک دانش خودی است . همان طور که می دانیم هر روز 24 ساعت

است و این 24 ساعت ثابت است پس ما باید زمان خودمان را تنظیم کنیم . ما هرگز نمی

توانیم این 24 ساعت را کم و زیاد کنیم اما می توانیم با برنامه ریزی صحیح و مناسب میزان

استفاده خود را کم یا بیشتر کنیم . همگی این قدرت را داریم که خودمان را مدیریت کنیم و

می توانیم کارهایی را که باید در طول 24 ساعت انجام دهیم را برنامه ریزی کنیم .

2) پیدا کنید که در کجا زمان هدر می رود . ما نمی توانیم ادعا کنیم که کاملا" از زمان خود

استفاده می کنیم، بلکه مقداری از زمان از دست ما هدر می رود که اگر بتوانیم این زمان را

نیز کنترل کنیم، می توانیم برای این زمانی که با مدیریت زمان صرفه جو.یی کرده ایم برای

کارهای گوناگون استفاده کنیم.

3) هدفهایی از مدیریت زمان را برای خود ایجاد کنند . توجه کنید که تمرکز بر روی مدیریت

زمان باعث می شود که اخلاق و رفتار شما عوض شود نه اینکه زمان را عوض می کند .

اولین قدم در مدیریت زمان ، زمانی حاصل می شود که اوقاتی که هدر می دهید را از برنامه

خود حذف کنید . اگر بتوانید زمانی را که هدر می دهید حذف کنید بدانید که اولین قدم در

مدیریت زمان را برداشته اید .

4) یک طرح مدیریت زمان را الگو قرار دهید . یک طرح در مدیریت زمان برای خود انتخاب کنید

و در آن اهداف واضح و اولویتها ی خود را در آن بنویسید و بعدا"این اولویتها و هدفها را مرتب

کنید و تنظیم وقت کنید واولویتهای غیر ضروری را حذف کنید . آنها یی که بلند مدت اند و

آنهایی که کوتاه مدتند و زود بازده اند را مشخص کنید و به طور خلاصه، طرح شما باید

تمامی ضوابط و اصولی راکه در مدیریت زمان مهم است را، دربرداشته باشد وطرح را طوری

تهیه کنید تا ،دست یافتنی باشند تهیه یک جدول زمانی نباید به صورت انتزاعی و دور از ذهن

باشند. هرگز از طرح جدول زمانی تقلید کورکورانه نکنید . مثلا" فرد X یک طرح مدیریت زمان

دارد و شما از روی آن کپی برداری کنید . الگو برداری کنید اما کپی برداری نکنید . تهیه طرح

باعث می شود که در طول اجرای برنامه خود دچار استرس و نگرانی نشوید.

5) از ابزارهایجانبی مدیریت زمان استفاده کنید . از سخت افزارها و نرم افزارهای کاربردی

در زمینه مدیریت زمان، حتما" استفاده کنید . مثل Out look این نرم افزار باعث می شود که

شما بتوانید به راحتی تمام برنامه های خود را به طور روزانه ، هفتگی ، و یا ماهانه ، در آن

وارد کنید و خیلی راحت بتوانید به برنامه هایتان برسید . یکی از کارهایی که زمان بر است

پاسخ دادن به نامه هایی با موضوع یکسان است این نرم افزارقادر است به طور اتوماتیک

پاسخگویی به این نوع نامه ها را انجام دهد . وبه عنوان دستیار حرفه ای برای شما کار کند.

6) کارهای خود را اولویت بندی کنید . اولویت بندی همان طور که گفته شد.برایتان مهم

است . و باعث می شود اولین و آخرین اولویتهای برنامه ای و کاری خود را بدانید .

7) تفویض اختیار کنید . همواره یاد بگیرید که کارهایتان را به دیگران تفویض اختیار کنید .

هیچ وقت پیشتازی و تکروی نکنید . کارهایی را که دیگران قادر به انجام صحیح آن هستند به

عهده آنها بگذارید و خودتان کارهای کلیدی را انجام دهید . هیچ وقت فکر نکنید شما باید

تمام کارها را انجام دهید.

8) کارهای تکراری را به دیگران واگذار کنید . این بند در واقع ادامه بند هفت است هر چقدر

کارها تکراری باشد، اینکه بتوان خیلی راحت به دیگران واگذار شود بیشتر است .

9)محدوده زمانی تعیین کنید . بعضی از کارها هستند که بسیار وقت گیرو تکراری هستند.

مثل پاسخ دادن به نامه ها و... به همین دلیل روزانه حداکثریک ساعت برای پاسخ دادن به

نامه ها و کارهای تکراری صرف کنید نه بیشتر.

10) مطمئن باشید که سیستم شما سازماندهی شده است . اگر وقت زیادی را صرف

بررسی فایلها ی کامپیوتری خود می کنید، از یک سیستم مدیریت فایل استفاده کنید . یک

سیستم مدیریت فایل باعث می شود که شما بتوانید در مدت زمان کمتری ، دسترسی به

اطلاعات زیادی داشته باشید . همچنین با برنامه ریزی یک سیستم مدیریت فایل، شما می

توانید فقط به اطلاعاتی که نیازبه دسترسی دارید ،دسترسی داشته باشید و خود را در میان

انبوهی از نامه ها و اطلاعات در گیر نکنید .

11)وقت خود را با منتظر شدن بیهوده، هدر نکنید . هم خودتان سر وقت حاضر شوید و هم

از دیگران انتظار داشته باشید که سر وقت در قرار ملاقات حاضر شوند.مطمئن باشید که

شما وقت اضافی برای هدر دادن در انتظارات بیهوده را ندارید . مهم این نیست که در کدام

قرار ملاقات هستید، مهم این است که سر وقت حاضر شوید . نتیجه گیری با پیروی از اصول

مدیریت زمان ،مهار زمان را می توانیم در اختیار بگیریم و بتوانیم خودرا هماهنگ سازیم و از

دوباره کاریها و هدر دادن وقت طلایی خود که یکی از مهمترین سرمایه زندگی هر فرد می

باشد جلوگیری کنیم . مدیریت زمان کاری شدنی است، اما مستلزم تلاش و ممارست و

تمرین مستمر است،که با کوشش و پیروی از اصول فوق الذکر بتوانید آنها را در زندگی

روزمره خود به کارگیرید،واز وقت خود حداکثر استفاده را ببرید.

 

 

التماس دعا

 

 

 


توفیقی بازدید : 0 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 

((یالطیف))

(10 نکته مهــم بـــرای موفقیت در مدیــریت

۱) همگــام بودن با تکنولــوژی تأثیر پیشرفت سریع تکنولوژی همه ابعاد زندگی، بخوبی قابل

مشاهده است؛ ولی هیچ ترسی نداشته باشید. لزومی ندارد که شما در هر رشته و زمینه

ای متخصص باشید. فقط باید پیگیر این مسئله باشید که چه تکنولوژی جدیدی وارد بازار

شده است و از آن برای افزایش تواناییهای شخصی خود استفاده کنید.

۲) مدیـــریت اطلاعات داشتن اطلاعات, منبع بسیار با ارزشی برای هر مدیر محسوب می

شود. سعی کنید که اطلاعات خود را در همه زمینه ها گسترش دهید. حافظه خود را تقویت

نمایید تا اطلاعات کسب کرده را فراموش نکنید و از آنها بتوانید در همه جا استفاده کنید.

همچنین ضروری است که اطلاعات جمع آوری شده را در جایی ثبت نمایید تا در صورت فراموش کردن بتوانید دوباره به آنها دست پیدا کنید.

۳‌) تعــادل احساســات تقریباً استرس در طول روز همراه انسان است. بنابراین، برقراری

تعادل میان کارهای شخصی و شغلی به کنترل استرس کمک می کند. داشتن تعادل در

احساسات، نشانگر دستیابی شما به چشم انداز مورد نظرتان است.

۴)‌ مدیــریت ارتباطات بــر ارتباطات بر ارتباطات خود مدیریت کنید، نه بر کارمندانتان. نکته مهم

این است که بتوانید بدون بیان مشکلات در یک محیط کاری پرتحرک از نحوه ارتباط کارمندان

تمام وقت، پاره وقت، قراردادی و آموزش دیده به ضعفهای موجود در سیستم پی ببرید و از

تواناییهای درونی آنها برای رسیدن به اهداف سازمان سود ببرید

.۵) توانایـــی سازگــار شدنبا محیط در دنیای بشدت متحول کار باید یاد بگیرید که خود را با

شرایط محیطی پر تحرک تطبیق دهید. یک مدیر موفق باید بتواند در ظرف یک دقیقه نقش خود

را از سیاستگذار به حامی یا هدایت کننده گروه تغییر دهد.

۶) مدیـــریت منابع همواره میزان بودجه تخصیص یافته، کم است. بنابراین، استفاده بهینه از

منابع تحت اختیار توسط مدیر ضروری است. تجربه و دانش کارمندان اهمیت فراوانی دارد و

می توان از آن به عنوان یک عامل پیش برنده برای شرکت استفاده کرد.کارمهم مدیر،آموزش

کارمندان، ایجاد انگیزه همراهی در آنها و همچنین ایجاد زمینه های پیشرفت چشمگیر در

سازمان است .

۷) اخلاق خـــوب مهارتهای رفتاری، برای سازمان، در حکم یک فیلتر است. اخلاق خوب یک

مدیر به تمام کارمندان منتقل می شود. با اخلاق خوب می توانید صداقت، وفاداری و همدلی

را در کارمندان خود ایجاد نمایید. تقویت این عامل شخص را به سوی موفقیتهای اقتصادی

هدایت می کند.

۸) تنــوع امروزه مدیــران با قشرهای مختلفی از مردم

کار می کنند. از این رو، آشنایی با رفتارها و دیدگاههای آنان امری کاملا ضـــروری است.

۹) هدایت نه مدیـــریت مدیر باید همانند یک رهبر، خلاق بوده، به دنبال هدفهای بلند مدت

باشد و کارکنان خود را مورد توجه قرار دهد. ایجاد اعتماد و تحرک از ویژگیهای یک رهبر موفق

است .

۱۰) رویای شغلــی رویاهای شغلی شما نباید یک هدف مقطعی یا شخصی باشد. امروزه،

مدیرانی موفق هستند که بتوانند میزان پتانسیل کاری موجود در سازمان خود را پیش بینی

کنند و تشخیص دهند که اهداف شغلی شان تا چه میزان تحقق پیدا می کنند.

 

((التماس دعا))

توفیقی بازدید : 1 جمعه 13 دی 1392 نظرات (0)

 از ديدگاه شما يك مدير موفق چه كسي است؟ مدير موفق كسي است كه:

1-مسئولیت پذیری در برابر کار ها ، فعاليتها و شكستها

2-تمايل براى بهبود انجام كارها و به کار گیری ابتکار عمل

3-قلمداد کردن کارها به عنوان سرگرمی لذت بخش نه به عنوان بارى بر دوش

4-برخورداری از توانايى كافى در زمان بندى مناسب براى انجام فعاليتها

5-توانايى انجام كارها در فشرده ترين زمان ممكن

6-درک و پذیرش منطقی شرايط و پشتکار فراوان برای انجام فعالیتها

7-اعتماد وافر نسبت به ساير افراد و مردم

8-انجام فعاليت به منظور دستيابى و تحقق موفقيت

9-فراگرفتن ابزارها و روشهاى تقويت حافظه

10-برخورداری از نیروی جسمانی و سلامت بدنی

11-داشتن دیدگاههای روشن و آشکار واندیشه ی نافذ و بینشی فراگیر

12-داشتن آرزوهایی هدفمند و قابل دستیابی و به عبارتی نزدیک به حقایق

13-انعطاف پذیری در عین استواری و پایداری در رسیدن به اهداف

14-میانه روی وپرهیزاز افراط و تفریط

15-برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل

16-بردباری و صبر در حل مشکلات

17-خويشتن داری در جایگاهها و موقعیتهای سخت و برانگیزاننده

18-آرامش در برابر بحران

19-واقع بینی در برخورد با مسائل

20-رعایت اصول و موازینی ( ارزش ) چون نظم ، ترتيب و احترام به زمان بندیها احترام به مقررات و آئیین نامه های سازمانی

21-یکسان نگری به حال و آینده (چرا که نبایستی این دو را فدای یکدیگر کرد

22-قاطع بودن در تصمیم گیری و درگیر شک و تردید نگشتن

23-پایبندی به تصمیماتی که با اندیشه و مشاوره اتخاذ گردیده اند 24-روحيه هم كارى وهم بستگی در سيستم

 

مديريتى 25-داشتن روحیه انتقاد پذیر

26-سیستم مدیریتی هدف گراو واقع گرا.

27-گوش فرا دادن به صحبت ها و نظرات دیگران و احترام به آنها ویژگی مدیر خلاق است

28مدیر خلاق و نو آور کسی است که از هیچ چیز ،همه چیز می آفریند.

29مدیر خلاق با استفاده از نیروی ذاتی و تخیل خلاق خود ،امکانات بالقوه را به بالفعل تبدیل می کند.

او:

1-اعتماد به نفس داردو مقاوم و مصمم و سمج است.

2-قدرت تحمل ابهامات را دارد و دیرتر خسته و کلافه و سردر گم می شود.

3-به پدیده ها نگاهی غیر مرسوم دارد.

4-قدرت اطلاعات تخصصی و عمومی زیادی دارد.

5-در مدیریت خود از سبک رهبری تفویضی استفاده می کند وبسیار انعطاف پذیر است.

6- ثبات فکری دارد و ساده ا نگار نیست.

7- تجربه پزوهشی اش او را به دنبال فکر های بکر و دست نخورده می کشاند.

8- جسارت برخورد با مسایل پیچیده را دارد.

9- علاقه وافری به کار و تلاش و کوشش دارد.

10- دقیق و ریز نگر است و به دقت به اطراف نظر می افکند.

11- در ضمن استقلال رای و قضاوت ،حوصله وتوانایی شنیدن و هم جوشی افکار را دارد.

12- خطر پذیر است.

13- مهارت های ادراکی وانسانس زیادی دارد.

14- سریع الانتقال است و قدرت حل مسائل را دارد.

15-برای پیشبرد اهداف خود ،از ارتباطات گروهی و شخصیتی استفاده می کند.

16- برنامه ریزی او بلند مدت و راهبردی است.

17- فرصت طلب و موقعیت جوست و قبل از دیگران طرح های خود را ارائه می دهد.

18- سنت شکن و نو گراست.

19- گیرنده های قوی و حساسی دارد.

20- هوش های چند گانه او از متوسط جامعه بالاتر است.

آیا شما یک مدیر خلاق می شناسید؟؟؟

رموز مدیریت موفق

- مدیریت موفق یعنی رسیدن به دست آوردهای فوق العاده با به کارگیری افراد معمولی -

مدیر موفق باید این توانایی را داشته باشد که حوزه ای را که گروه می تواند در آن بهترین باشد تعیین کند .

- همه کارها به صورت تیمی انجام می شود نه به صورت فردی

. نتیجه کار یک مدیر نتیجه کار تیم اوست .

- در خودتان عمل گرایی و احساس اضطراب برای به انجام رساندن کارها را تقویت کنید . -

سرعت عمل برای موفقیت ضروری است . آن را به دست بیاورید ، بهیود ببخشید و به کار بگیرید .

- برای اینکه در حوزه خود مدیر موفقی شوید ، زودتر سر کار حاضر شوید ، سخت تر کار کنید و دیرتر کار را تعطیل کنید .

- مدام از خودتان بپرسید : ((‌چه کاری است که انجام آن فقط از من بر می آید و اگر آن را به خوبی انجام دهم یک تغییر اساسی به وجود خواهد آمد ؟ ))

- مشخص کنید در چه زمینه هایی قوی هستید و روی زمینه هایی متمرکز شوید که می توانید در آنها نقش اساسی داشته باشید .

- کارها را آسان کنید . مدام دنبال راه هایی باشید که کارتان را سریع تر ، بهتر و آسان تر به انجام بر سانید .

- به تعویق انداختن عمدی را برای کارهای کم ارزش به کار گیرید و انجام آنها را برای مدت نامعینی به تعویق بیندازید .

- کدام مرحله از کار است که شما را محدود کرده و سرعت دست یابی به هدف های اصلی تان را تعیین می کند ؟

- (( هر چیزی را می شود دگردگون کرد . افراد را باید با ارائه الگوی مناسب رهبری کرد . )) راس پروت

- از انجام کارهای غیر مترقبه نترسید . وقتی به پیش می روید ، امنیت شما بیشتر از

زمانی است که ثابت ایستاده باشید .

- وضوح و روشنی کلید مدیریت موفق است : هدف های خود را روشن کنید .

- قصد انجام

چه کاری را دارید ؟ روش تان چبست ؟

- عمل گرا باشید ! مدیریت یعنی پی گیری کارها . اگر نمی توانید عمل گرا باشید فکر مدیریت را از سرتان بیرون کنید .

- نیروها یتان را متمرکز کنید . ببینید چه کار بخصوصی را بهتر انجام می دهید و بیشتر به آن کار بپردازید .

- انعطاف پذیری در زمان تغییرات بزرگ یکی از ویژگی های ضروری مدیریت است .

- توانایی تصمیم گیری درست بیش از هر عامل دیگری تعیین کننده موفقیت شماست کیفیت ایده های شما نسبت مستقیم دارد با کمیت ایده هایی که می سازید .

· شکست در برنامه ریزی یعنی برنامه ریزی برای شکست . هدف های شما کدامند ؟ ·

بهترین مدیران کسانی هستند که به همه جزئیات کار توجه دارند

. هیچ چیز را به دست شانس نسپارید .

· مدیران برتر همیشه آماده پذیرفتن اشتباهات خود و متوقف کردن خسارت هستند

. آماده باشید اعتراف کنید که نظرتان را عوض کرده اید

. وقتی می فهمید تصمیم گیری اولیه ضعیف بوده است دیگر روی آن پافشاری نکنید .

· کار مناسب را در زمان مناسب به فرد مناسب بسپارید و همیشه آماده باشید تا هر کدام

را که لازم شد عوض کنید . ·

مدام از خودتان بپرسید : (( اگر کارم را امروز و با اطلاعاتی که اکنون دارم شروع می کردم آیا هیچ قسمتی از کارم بود که ترجیح می دادم آن را انجام ندهم ؟ )) ·

طوری برنامه ریزی کنید که بیشترین بازده را از نیرویی که مصرف می کنید به دست آورید .

روی نقاط قوت تان متمرکز شوید .

· کارکنانرا با دقت انتخاب کنید . 95 درصد از موفقیت یک مدیر بستگی به انتخاب درست او دارد . ·

مناسب ترین زمان برای اخراج یک فرد معمولاً همان اولین باری است که به آن فکر می کنید .

· (( شما نمی توانید یک مشکل را با همان روش تفکری حل کنید که آن مشکل را به وجود آورده است . )) آلبرت اینشتین ·

مدیریت یک بازی فکری است . هر چه بهتر فکر کنید نتایجی که به دست می آورید بهتر خواهد بود . ·

مدام از خودتان

بپرسید : (( بهترین استفاده ای که الان می توانم از وقتم بکنم چیست ؟ ))

مدیران برجسته احساس می کنند رسالتی دارند و به خودشان و کاری که می کنند ایمان دارند .

· با یادآوری مدام این نکته به دیگران که چقدر خوب کار می کنند و چقدر قبولشان دارید به آنها قدرت عمل بدهید .

· روی دستاوردها متمرکز شوید ، نه فعالیت ها . · چرا به شما پول می دهند یا برای انجام چه کاری استخدامتان کرده اند ؟

· چه مهارتی است که اگر آن را در سطح بالایی در خود پرورش دهید بیشترین تأثیر را روی کارتان می گذارد

· وظایف اصلی یک مدیر ، نوآوری و بازاریابی است . چقدر وقت صرف هر کدام از اینها می کنید ؟‌

· همیشه نیروهایتان را روی یکی دو موردی متمرکز کنید که بازده درست و حسابی دارند . ·

اطلاعات را در اختیار افراد بگذارید . همه می خواهند بدانند اوضاع واقعاً چطور پیش می رود .

· (( من شش خدمتگذار صدیق دارم که هر چه می دانم از آنها یاد گرفته ام . نامشان چه

چیزی ، چه زمانی ، چه جایی ، چه کسی ، چرا و چطور است . )) رودیارد کیپلینگ ·

یک مدیر طوری رفتار می کند که انگار همه دارند او را تماشا می کنند ، حتی وقتی هیچکس به او توجه ندارد یا تنهاست .

· یک مدیر شخصاً بیشترین مسئولیت را در مورد عملکرد سازمان و نتایج آن قبول می کند . ·

 

مدیران به راه حل ها فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند اما دیگران به مشکلات فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند .

· همیشه آینده را به گذشته ترجیح بدهید

. در حال حاضر داریم چه می کنیم ؟ · روی کاغذ فکر کنید . تمام مدیران کارآمد قلم به دست فکر می کنند .

· موانع وقتی خودنمایی می کنند که چشم از هدف برداریم . · به محض اینکه هدفتان برایتان روشن شد فقط به این فکر کنید که می توانید به آن برسید .

· برای انتخاب افراد یک تیم بهترین اصل این است : (( موقع استخدام با صبر و حوصله عمل

کنید و موقع اخراج سریع . )) ·

تصمیم گیری سریع در انتخاب کارکنان معمولاً بدون استثنا تصمیم گیری نادرستی است . عجله نکنید .

برای انتخاب افراد خواست خودشان بهترین معیار است . فقط کسانی را استخدام کنید که

واقعاً خواهان شغل مورد نظر هستند . در انتخاب کارکنان کاملاً خودخواه باشید . فقط

کسانی را انتخاب کنید که از آنها خوشتان می آید ، از کار کردن با آنها لذت می برید و دوست دارید در کنارتان باشند

1. پیش از مصاحبه با داوطلبان یک شغل ، توصیفی روشن و دقیق از فرد ایده آل خود بنویسید .

2. شخصیت و نحوه برخورد کارکنان نیز به اندازه مهارت و توانایی آنها اهمیت دارد . هوشیارانه انتخاب کنید .

3. تنها شاخص عملکرد آینده افراد ، عملکرد گذشته آنهاست . معرفی نامه ها را با دقت بررسی کنید .

4. تشویق ، ابزاری توانمند برای ساختن و پرورش افراد است . کارکنانتان را وقتی دارند کاری را درست انجام می دهند غافلگیر کنید .

5. تأثیر بازخورد یا نتیجه کار مثل تأثیر صبحانه برای ورزشکاران است . کن بلانچارد ، نویسنده در زمینه مدیریت

6. برای اینکه کارکنان بدانند عملکردشان چطور است و در مسیر درست باقی بمانند نیاز دارند که به طور مرتب بازخورد کارشان را ببینند .

7. در دنیای کار ، دشمن شماره یک انگیزه این است که فرد نداند چه انتظاری از او دارند .

8. برای هر یک از کارکنان هدف ها و استاندارهای روشنی وضع کنید . تنها کارهایی به انجام می رسند که اندازه گیری شوند .

9. برای انجام کاری که به دیگران واگذار می کنید و هر یک از مراحل آن مهلت تعیین کنید .

10. واگذاری به معنی کناره گیری نیست . وقتی کاری را واگذاری می کنید ، دقیقاً بررسی کنید تا مطمئن شوید آیا طبق خواست شما پیش می رود یا نه .

11. یک مدیر کارآمد به این نکته توجه دارد که بیش از آنکه کارکنان به او وابسته باشند ، او به آنها وابسته است . تندروی نکنید

12. اگر می خواهید کاری تکرار شود ، آن را تقویت کنید . کاری که مورد تشویق قرار گیرد باز هم انجام می شود .

13. کارکنان جدید باید با قدرت کارشان را شروع کنند . از همان روز اول به آنها مسئولیت بدهید .

14. همه کارکنان باید در کار مشارکت داشته و درگیر باشند . به طور منظم جلساتی برگزار کنید و در مورد کار با آنها مشورت کنید .

15. اگر برای رقابت با دیگران امتیازی ندارید . از رقابت صرف نظر کنید . جک ولش ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

16. رهبری یعنی توانایی به دست آوردن پیرو . آیا کارکنان با میل و رغبت از شما پیروی می کنند ؟

17. قانون طلایی را در تمام زمینه های مدیریت به کار بگیرید . دوست دارید رئیستان چه طور آدمی باشد ؟ درست همانطور مدیریت کنید .

18. کارکنان می توانند عملکرد عالی داشته باشند به شرط اینکه مدیر خوبی داشته باشند و انگیزه هایشان به خوبی تقویت شود .

19. تا پایان عمرتان یک دانشجو باقی بمانید . هر روز مطلب جدیدی یاد بگیرید .

20. کاملاً مراقب سلامت جسمی خود باشید . سرزنده بودن و انرژی داشتن برای موفقیت یک مدیر ضروری است .

21. اولین ساعت روز پایه و اساس روز است . هنری وارد بیچر

22. در دنیای امروز ، وقت و دانش دو منبع اساسی ارزشمند هستند . هر روز برای استفاده بهتر از آنها راه های تازه پیدا کنید .

23. مسئولیت کلیدی مدیر تفکر درباره آینده است . هیچکس دیگری نمی تواند این کار را به جای شما انجام دهد .

24. خردمندی ارزشمندترین عامل خلاقیت و نوآوری است .

25. حداقل شرط لازم برای موفقیت این است که درباره حوزه کاری تان مدام مطالب جدیدی یاد بگیرید .

26. هر روز حداقل یک ساعت از وقت تان را به مطالعه در مورد زمینه کاری تان اختصاص دهید . این کار موجب برتری شما در بین رقیب هایتان می شود .

27. بحران اجتناب ناپذیر است . مهم این است که برخورد شما با آن چگونه باشد . 28. شرایط انسان را نمی سازد بلکه فقط شخصیت واقعی اش را به او می شناساند . اپیکتتوس ،

فیلسوف رمی

29. پیش بینی بحران را مدام تمرین کنید . همیشه فکر کنید که چه اشتباهی ممکن است رخ بدهد و سپس خود را برای روبرو شدن با آن آماده کنید .

30. فکر کنید ! هیچ مشکلی نیست که نشود آن را با نیروی تفکر حل کرد

ادامه ... 

1.اصل سه م در مدیریت این است : ( محبت ) ، ( ملاحظه ) و ( متانت ) . با همه مؤدب باشید .

2. احترام نشانه اصلی یک مدیر قابل است . میزان احترامی که کارکنان به مدیرشان می گذارند نشانه میزان قابلیت اوست .

3. ارزش قول هر کسی بستگی به میزان ارزشی دارد که خودش برای حرفش قائل است .

4. مدیران برتر در فکر کردن و حرف زدن معیارهای بالاتری دارند . باید بهترین باشید .

5. مدام میزان توقعتان را از خودتان افزایش دهید . امروز چطور می توانید بهتر و بیشتر به مشتری هایتان خدمت کنید ؟

6. در بین مهارت های ضروری ، مهارتی که در آن از بقیه ضعیف تر هستید تعیین کننده میزان توانایی شما در انجام کار است .

7. چه عاملی سرعت شما را در راه رسیدن به هدف هایتان کند کرده است ؟ چطور می توانید این محدودیت را از بین ببرید یا تأثیرش را کمتر کنید ؟

8. کار بعدی شما چیست ؟ برای اینکه در این کار عملکرد عالی داشته باشید به چه دانش و مهارت هایی نیاز دارید ؟

9. کار کردن با کامپیوتر را یاد بگیرید . برای بالا بردن مهارت هایتان از تکنولوژی استفاده کنید .

10. (( بهترین راه برای پیش بینی آینده این است که خودمان آن را بسازیم . )) مایکل کامی ، متخصص برنامه ریزی استراتژیک

11. کسانی که به آینده فکر نمی کنند نمی توانند آینده ای داشته باشند .

12. آنچه شما را به موقعیت کنونی رسانده برای حفظ آن کافی نیست .

13. برای اینکه درآمد بیشتری داشته باشید باید بیشتر یاد بگیرید .

14. شما می توانید برای رسیدن به هر هدفی که مشخص می کنید هر چیزی را که لازم است یاد بگیرید .

15. در عمل هیچ هدفی وجود ندارد که رسیدن به آن غیر ممکن باشد به شرط اینکه با تمام وجود خواستار رسیدن به آن باشید ، به اندازه کافی برای آن وقت بگذارید و برای رسیدن به آن به اندازه کافی تلاش کنید .

16. (( انضباط فردی توانایی وادار کردن خودتان به انجام کاری که باید در زمان معینی انجام

بدهید ، چه مایل به انجام آن کار باشید و چه نباشید . )) البرت هوبارد ، نویسنده و سخنران

17. مدیران واقعی تمام تمرکز و توجه خودشان را روی یک چیز معطوف می کنند : مهمترین کار . و تا آن تمام نشود ، سراغ کار دیگری نمی روند .

18. کارها را ساده کنید ، با هم ادغام کنید و آنهایی را که لازم نیست حذف کنید . مدام در حال سازمان دهی مجدد کارها باشید .

19. مدیران با تهییج خود از احساسات کارکنان استفاده می کنند .

20. مدیریت ، بیشتر یعنی که هستید تا اینکه چه می کنید .

21. (( اگر با خویشتن خویش صادق باشی ، آنگاه همان گونه که روز لاجرم از پی شب فرا می رسد ، با دیگران نیز صادق خواهی بود . )) شکسپیر

22. صداقت با ارزش ترین و محترم ترین ویژگی یک مدیر است . همیشه به حرف هایتان عمل کنید .

23. نشانه شخصیت قوی ادامه حرکت به سوی هدف با اراده استوار است پس از فرو نشستن احساسات پرشور اولیه .

24. مدام از خودتان بپرسید : (( اگر همه در سازمان مثل من کار کنند عاقبت سازمان چه می شود ؟ ))

25. عمل گرایی نشانه یک مدیر برجسته است .

26. تحت فرماندهی یک ژنرال خوب ، هیچ سرباز بدی وجود نخواهد داشت .

 

27. مدیر کسی است که می تواند نتایج مطلوب را به دست آورد و رهبر کسی است که توانایی پیش بینی آینده را دارد .

28. وظیفه یک رهبر تضمین عملکرد عالی در کار مورد نظر است .

29. وظیفه شما به عنوان یک مدیر این است که آفریننده شرایط و موقعیت ها باشید نه آفریده آنها .

30. اراده کنید که همیشه به وجود آورنده تحولات باشید نه قربانی تغییرات

ادامه

1-برای تجزیه و تحلیل شرایط ، مدام از خودتان بپرسید : (( بدترین اتفاقی که ممکن است

بیفتد چیست ؟ )) سپس هر کاری لازم است بکنید تا مطمئن شوید این اتفاق نخواهد افتد .

2. هر چیزی به حساب می آید ! هر چیزی یا مفید است ، یا مضر ، یا سودآور است یا هزینه بر . هیچ چیز خنثی نیست .

3. اولین ویژگی شهامت ، داشتن نیروی اراده برای شروع کار است بدون اینکه هیچ ضمانتی برای موفقیت وجود داشته باشد . دومین ویژگی شهامت ، توانایی ادامه کار است بدون اینکه امیدی به موفقیت باشد .

4. آینده متعلق به کسانی است که ریسک می کنند ، نه افراد راحت طلب .

5. به جای اینکه هشتاد درصد از وقت تان را صرف تمرکز کردن روی مشکلات گذشته کنید ، صرف ایجاد موقعیت هایی برای آینده کنید .

6. برای نزدیک شدن به هدف های اصلی تان هر روز قدمی بردارید .

7. (( کاری را بکنید که از انجامش می ترسید . خواهید دید که مرگ ترس حتمی است . )) رالف والدو امرسون

8. همه می ترسند . رهبر کسی است که بر ترسش غلبه می کند و کاری را که لازم است انجام می دهد .

9. برای اینکه بتوانید در دیگران انگیزه ایجاد کنید تا عملکردشان عالی شود . مدام کاری کنید که احساس کنند مهم و ارزشمند هستند .

10. مدیر موفق کسی است که فضایی ایجاد کند که در آن همه کارکنان نسبت به خودشان احساس خیلی خوبی داشته باشند .

11. مرتباً با کارکنان تمرین اندیشه گشایی کنید . یعنی بگذارید هر کس هر ایده ای به ذهنش می رسد آزادانه بیان کند . با این کار آنها را تشویق می کنید تا مدام در مورد کارشان تفکر خلاق داشته باشند .

12. داشتن قدرت و نفوذ از توانایی کمک کردن یا آسیب رساندن به دیگران ناشی می شود .

13. هر چه بیشتر بتوانید به دیگران کمک کنید بدون آنکه انتظار پاداش داشته باشید ، پاداش بیشتری ، حتی از جاهایی که انتظارش را ندارید ، به دست می آورید .

14. آرامش ذهن را بالاترین هدف خود قرار دهید و بر اساس آن برای زندگی تان برنامه ریزی کنید .

15. اوقات معینی را به مهم ترین افراد زندگی خود اختصاص دهید و اجازه ندهید کسی یا چیزی مزاحم این اوقات شود .

16. همیشه به یاد داشته باشید که در خانه کمیت وقت و در محیط کار کیفیت وقت اهمیت دارد .

17. در مواردی که نیازی به تصمیم گیری نیست ، تصمیم گیری نکنید . اگر ضروری نیست که در موردی تصمیم بگیرید ، ضروری است که تصمیم نگیرید .

18. برای تقویت قوه درک و اعتماد به نفس دیگران ، آنها را وادار کنید که خودشان به فکر خودشان باشند و خودشان تصیم بگیرید .

19. (( سرنوشت تان را به دست بگیرید ، و گرنه دیگران این کار را خواهند کرد . )) جک ولس ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

20. هر چند وقت یک بار اندیشه گشایی کنید : روی کاغذ بنویسید (( هدف های من چیست ؟ )) وبیست پاسخ مقابل آن بنویسید .

21. تمام برنامه ریزی های استراتژیک در نهایت ، برنامه ریزی برای جلب مشتری هستند .

22. از نشانه های یک مدیر برتر نتیجه گیری شدید اوست .

23. با پرسیدن این دو سؤال از خودتان گذشته را مرور کنید : (( چه کاری را درست انجام دادم ؟ )) و (( چه کاری را باید طور دیگری انجام می دادم ؟ ))

24. اصل ( حد توانایی ) می گوید : (( هیچوقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد ، اما همیشه برای انجام مهم ترین کارها وقت کافی هست . ))

25. هر کاری که انجام می دهید در واقع انتخابی است بین کار مهم تر و کارهایی که اهمیت کمتری دارند . درست انتخاب کنید .

26. کارکنان بی کفایت اعتبارتان را تضعیف و آینده تان را تباه می کنند .

27. اخراج کردن از نقش های کلیدی یک مدیر است . مدیری که فرد بی لیاقتی را نگه می دارد و اجازه می دهد به کارش ادامه دهد در واقع خودش بی لیاقت است .

28. (( اگر نسبت به کارتان شور شوق نداشته باشید ، با شور و شوق شما را اخراج خواهند کرد . )) وینس لمباردی ، مربی فوتبال

29. همیشه آمادگی این را داشته باشید که قبول کنید فرد لایقی را استخدام نکرده اید : 33 درصد از کارکنان در ساعت های اضافه کاری کار مفید انجام نمی دهند .

30. مدیر موفق محکم و باثبات است و در عین حال وقتی یکی از کارکنان صلاحیت لازم را ندارد ، عادلانه و قاطعانه تصمیم می گیرید .

31. تا این لحظه از زندگی کدام ویژگی شما بیشترین موفقیت را نصیبتان کرده است ؟ این خصوصیت را بشناسید واز آن بیشتر استفاده کنید

ادامه :

1. اولویت بندی کارهای مهم به مشخص کردن کارهای غیر ضروری هم هست . چه کارهایی کمتر مهم هستند ؟

2. معیار اصلی برای اولویت بندی کارها این است که ببینید هر کاری در درازمدت چه نتایج بالقوه ای به همراه دارد ؟

3. برای هر حوزه از زندگی تان هدف های مشخص و روشنی تعریف کنید و آنها را بنویسید .

4. اگر ندانید که دارید به کجا می روید ، هر راهی شما را با خود خواهید برد . توماس کارالایل ، فیلسوف انگلیسی

5. عوامل مهم موفقیت تان را مشخص کنید ، همان کارهایی که مجبورید حتماً آنها را انجام بدهید تا موفق شوید .

6. کاری را که دوست دارید انجام بدهید و خودتان را متعهد کنید آن را عالی انجام بدهید .

7. با ارزش ترین سرمایه یک سازمان این است که بین مشتری هایش به چه ویژگی مشهور است .

8. وقتی حضور ندارید مشتری ها راجع به شما چطور فکر و صحبت می کنند ؟

9. برداشت و استنباط مردم یک واقعیت است . هر کاری که میکنید به نحوی برداشت و ادراک دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد .

10. فقط مسئولیت انجام کارهایی را قبول کنید که می توانید آنها را عالی انجام بدهید . عملکرد متوسط پاداش ندارد .

11. مدیران ممکن است همیشه تصمیم هایشان صحیح نباشد اما همیشه تصمیم هایشان را تصحیح می کنند .

12. در مورد هدف هایتان قاطع باشید اما در مورد راه های رسیدن به آنها انعطاف پذیر باشید .

13. استعدادها و خلاقیت های ذاتی تان را شکوفا کنید . برای انجام کارها همیشه به دنبال

راه های بهتر وسریغتر باشید

. 14. مدام در پی نوآوری باشید چون به محض اینکه ایده ای را به کار بگیرید ، دیگر کهنه شده است .

15. استعدادها و توانایی های منحصر به فردتان را مشخص کنید . تا امروز کدامیک از توانایی هایتان بیشترین تأثیر را در موفقیت تان داشته است ؟

16. همیشه فکر کنید برای خودتان کار می کنید . رویکردتان نسبت به سازمان طوری باشد

که گویی صاحب آن هستید ، چون به ضروریات شرایطی که در آن هستند توجه دارند . این ضروریات کدامند ؟

18. با شهامت عمل کنید . خواهید دید کمک هایی دریافت می کنید که انتظارش را ندارید .

19. برای غلبه بر ترس ، همیشه طوری عمل کنید که گویی شکست برایتان غیر ممکن است و همین طور هم خواهد شد .

20. مدیران موفق برای اینکه به کارکنان تازه کار یاد بدهند که چطور کارشان را خوب انجام بدهند وقت صرف می کنند .

21. مدیریت به شما این توانایی را می دهد که از انجام دادن کارها به کنترل کردن کارها برسید .

22. مدیران کارآمد از نظرات دیگران استقبال می کنند و خودشان را تصحیح می کنند .

23. ابتدا تجسم کنید که برای انجام هیچ کاری محدودیت ندارید . حالا تفکر (( برگشت از آینده )) را تمرین کنید : فرض کنید حالا پنج سال بعد است و از آنجا به گذشته نگاه کنید .

24.اگر می دانستید که هیچ شکستی در کار نیست ، چه رؤیایی در سر می پروراندید ؟

25. روی کاغذ فکر کنید . هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی کنید ، موجب می شود که موقع انجام کار ، ده دقیقه صرفه جویی کنید .

26. عادت کنید با تمام نیرو کار کنید . مدام به خودتان بگویید . (( برگردیم سر کار . ))

27. همیشه این آمادگی را داشته باشید که بپذیرید ممکن است اشتباه کرده باشید .

28. (( شجاعت واقعاً اساسی ترین فضیلت است . چرا که سایر فضیلت ها به آن وابسته اند . )) وینستون چرچیل

29. برای کشف سرزمین های جدید باید اراده کنید که از ساحل دور شوید .

30. محک واقعی برای رهبری خوب ، کیفیت عملکرد شما در زمان بحران است .

31. میزان توانایی شما برای حل مشکلات و تصمیم گیری درست معیار واقعی سنجش میزان مهارت تان به عنوان یک مدیر است .

32. مدیران در روبرو شدن با خطرها و مشکلات ، همیشه آرام و خونسرد هستند و خویشتن داری را از دست نمی دهند

ادامه :

1.اگر میزان تحولات خارج از سازمان شما بیش از میزان رشد داخل سازمان باشد در این صورت سقوط سازمان حتمی است . جک ئلس ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

2. برای اینکه سرعت فرایند تحویل محصولات و خدمات تان را به مشتری افزایش دهید چه کار می توانید بکنید ؟

3. آن قسمت از کارها یا فعالیت های سازمان را که شرکت ها یا سازمان های دیگر می توانند یهتر از شما انجام دهند به آنها واگذار کنید .

4. برای مدیریت کارکنان مختلف و موقعیت های گوناگون نیاز به استفاده از سبک های متفاوت مدیریت داریم .

5. به کارکنان بی تجریه دستورات روشن و قاطع بدهید و راهنمایی های واضح و صریح بکنید

. 6. برای اینکه کارکنان و مجریان عالی داشته باشید ، مدام به آنها آموزش بدهید و آنها را راهنمایی کنید .

7. برای انجام کارهای پیچیده ، دیگران را تشویق کنید تا با راهنمایی ها و مشارکت خودشان به شما کمک کنند .

8. مسئولیت هر کاری را فقط به دست کسی بسپارید که ثابت کرده است از عهده آن کار بر می آید .

9. برای فکر کردن و بررسی کارها وقت بگذارید . تفکر عمیق مشخصه بارز مدیران موفق است .

10. از جلو رفتن و پیشرفت نترسید . طناب را باید بکشید . نمی توانید آن را هل بدهید .

11. هرجایی که اکنون هستید و هر شغلی که دارید ، خودتان مسئول آن هستید و دلیلش

انتخاب ها و تصمیم گیری های خودتان است .

12. عملکرد بهترین رقیب هایتان را معیار عملکرد خودتان قرار دهید . به این فکر کنید که دفعه بعد چگونه می توانید از آنها ببرید .

13. مدیران هرگز از وضعیت فعلی شان راضی نیستند و مدام سعی می کنند بهتر بشوند .

14. موفقیت ممکن است منجر به رضایت از خود بشود و این بزرگ ترین دشمن موفقیت است .

15. در دوره تحولات سریع ، سکون خطرناک ترین چیز است .

16. دنیای بیرون شما انعکاس دنیای درونتان است . اگر طرز تفکرتان را عوض کنید ، زندگی تان عوض می شود .

17. هر چیزی که به حقیقت اضافه شود از آن حکم می کند . الکساندر سولژنیتسین ، نویسند روسی و برنده جایزه نوبل

18. در اغلب اوقات هر نقطه ضعفی در واقع نقطه قوتی است که از آن استفاده نادرست

شده است . اگر فردی کارایی لازم را ندارد شاید نشان دهنده این است که باید کار دیگری به او واگذار کرد .

19. اگر در سازمانتان فرد باهوشی دارید که تخص ویژه ای دارد برایش یک پست جدید ایجاد کنید .

20. از راحت طلبی که باعث مدیریت ضعیف می شود دوری کنید . استانداردهای خودتان را مدام بالاتر و بالاتر ببرید .

21. برای به دست آوردن اطلاعات به روز و با خبر شدن از اظهار نظرهای کارکنان ، در سازمان گشتی بزنید .

22. همیشه آماده باشید تا در صورت لزوم شرح وظایف کارکنان را تغییر بدهید و یا حتی اگر لازم است افراد را عوض کنید .

23. موفقیت شما در گرو این است که تمام کارکنان شما با تمام وجود تلاش کنند تا عملکرد عالی داشته باشند .

24. فقط وجود یک کارمند مسئولیت ناپذیر کافی است که منبع اصلی مشکلات در سازمان بشود .

25. تفکر (( آسمان بی ابر )) را تمرین کیند . تجسم کنید که هیچ کاری برایتان غیر ممکن نیست . در این صورت چه کاری را مایلید به نحو دیگری انجام بدهید ؟

26. در مقابل برگرداندن و واگذاری کار به صورت معکوس یا از پایین به بالا مقاوت کنید . اجازه

ندید انجام کاری را که به دیگران واگذار کرده اید دوباره به خودتان محول کنند .

27. مدیران واگذار کنندگان پرتوقعی هستند . آنها شدیداً روی این نکته تأکید می کنند که کار باید درست انجام شود .

28. هدف اصلی و قطعی خودتان را در زندگی مشخص کنید و سپس تمام فعالیت هایتان را بر اساس همان هدف سازماندهی کنید .

29. مدیران در هر برهه از زندگی مسئولیت کامل تمام اعمالشان را به عهده می گیرند .

30. هرگز گله و شکایت نکنید . هرگز سعی نکنید کارهایتان را توجیه کنید . بنجامین دیزرائیلی

31. تمرین کنید که همیشه راهنما و مشاور کارکنان باشید . برای پیشرفت در کارشان مدام آنها را راهنمایی کنید .

32. در هر کاری که می کنید طوری عمل کنید که الگوی دیگران شوید . همیشه فکر کنید که دیگران شاهد کارهای شما هستند .

33. برای دادن آموزش های جدید به کارکنان هزینه کنید تا پیشرفت کنند و عملکردشان بهتر شود .

34. وفادارای به سازمان ، رئیس و کارکنان از با ارزش ترین ویژگی های یک مدیر موفق است .

35. افرادی که عملکرد بالا دارند به داشتن ارتباط عالی با رئیس شان بسیار اهمیت می دهند .

36. قبل از اینکه کاری را شروع کنید اول از همه تمام فعالیتهای مربوط به آن کار را اولویت بندی کنید .

37. در محیط کار جوی ایجاد کنید که همه با صداقت و شرافت عمل کنند و بتوانند به راحتی حرفشان را بزنند .

38. راستگویی نشانه واقعی شرافت است .

39. برای هر حوزه کلیدی و مهم یک نفر مسئول کنید .

40. طرز لباس پوشیدن شما باید به کسب موفقیت تان کمک کند . ظاهر شما بسیار مهم

است . مردم بر اساس ظاهرتان روی شما قضاوت می کنند .

41. اصل ( حذف انتخاب دیگر ) را همیشه به یاد داشته باشید : (( انجام یک کار یعنی انجام

ندادن یک کار دیگر ) *********************************

 

 

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 15